هیئت استشهادیون حضرت علی اصغر مشگین دشت
|
|
آقامرتضی را که خواستیم روی برانکاد بگذاریم فریادش بلند شد و گفت: مرا کجا می خواهید ببرید، می خواهم همین جا شهید شوم، بگذاریدم کنار همین بچه ها، دوست دارم همین جا بمانم. یکی از بچه ها به شوخی گفت: اگر قرار باشه شهید بشی، می شی، حالا باید بریم ساعت 10 صبح روز سه شنبه 18/1/1372 جمع شدیم توی روایت فتح، به همراه پرویز و یوسف وسایل را آماده کردیم و چیدیم داخل ماشین، بچه ها یکی یکی سرمی رسیدند.
مطالب برگرفته از گروه فرهنگی مشرق نیوز میباشد [ یادداشت ثابت - دوشنبه 92/1/20 ] [ 7:18 صبح ] [ یاعلی اصغر ]
| |