هیئت استشهادیون حضرت علی اصغر مشگین دشت
|
|
مرغ دلم راهی قم میشود /درحرم امن تو گم می شود عمه ی سادات سلام علیک /روح عبادات سلام علیک وفات بنت موسی شبه زهرا زینب رضا حضرت بانو فاطمه معصومه تسلیت باد کرامات معصومیه (1) شفاى چشم یکى از اساتید محترم اخلاق و وعاظ برجسته شهر مقدس قم نقل کردند: سال ها قبل در چشم دختر بچه ام نقطه سفیدى پیدا شد. به چشم پزشک معروف شهر مراجعه کردیم و ایشان اظهار داشتند که باید چشم او عمل شود. على القاعده نوبتى را معین نمودند و ما هم مى بایست به بچه آمادگى روحى مى دادیم، ولى همین که متوجه مسأله گردید، کار او گریه و وحشت و ناراحتى شد و طبعاً یک حالت اضطرابى هم براى خود ما ایجاد کرد. هدیه حضرت یکى از علماى اعلام که در چند دوره مجلس شوراى اسلامى هم خدمت نموده اند و از سادات جلیل القدر منطقه آذربایجان شرقى مى باشند، چنین نقل مى کنند: صیانت حوزه مرحوم آیت الله العظمى حاج سید صدر الدین ره فرمودند: بعد از مرحوم آیت الله العظمى حائرى (ره) مدتى من زمام امور حوزه را به دست گرفتم و شهریه طلاب راعهده دار بودم، تا این که یک ماه وجهى نرسید، مجبور شدیم قرض کنیم و شهریه را بدهیم، و ماه دوم هم به همین طریق، ولى ماه سوم دیگر جرأت نکردیم قرض کنیم. شفاى فلج مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضى حائرى (ره) نقل فرمدند: شخصى بود به نام آقا جمال، معروف به «هژبر»، که دچار پا درد سختى شده بود; به طورى که براى شرکت در مجالس، مى باید کسى او را به دوش مى گرفت و کمک مى کرد. عصر تاسوعا، آقاى هژبر به روضه اى که در مدرسه فیضیه از طرف مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى (ره) تشکیل شده بود، آمد. آقا سید على سیف (خدمتگزار مرحوم آیت الله حائرى) که نگاهش به او افتاد، به او پرخاش کرد که: سید این چه بساطى است که در آورده اى، مزاحم مردم مى شوى، اگر واقعاً سیدى، برو از بى بى شفا بگیر. کراماتى به نقل از آیت الله العظمى اراکى( ره) حضرت آیت الله العظمى اراکى (ره) نقل مى کردند: دستم باد مى کرد و پوست آن ترک بر مى داشت، به طورى که نمى تواستم وضو بگیرم و ناچار بودم براى نماز تیمم کنم ومعالجات هم بى اثر بود، تا به حضرت معصومه (س) متوسل شدم و به من الهام شد که دستکش به دست کنم، همین کار را کردم، دستم خوب شد. منبع کرامات:سایت راسخون [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 91/12/3 ] [ 6:58 صبح ] [ یاعلی اصغر ]
| |